سلامت و سرزنده باشی عزیزک مامان :*
آویسا جونم دیگه بی خیال چهار دست و پا رفتن شده داره تمرین میکنه برای ایستادن!!! فسقل من از هر جا که بتونه چه بدن من و بابا چه دیوار و تخت و هر گونه وسیله ای که بتونه بهش تکیه کنه و وزن ایشونو تحمل کنه کمک میگیره تا سر پا بایسته جغله فقط کافیه لحظه ای تنها بمونه با تمام وجود جیغ میکشه! هنوز چشم انتظار رویش مرواریدهای خوشگلش هستم اما خبری ازشون نیست ارتباطش با آدما خیلی خیلی خوب شده اما همچنان از اینکه غریبه ها بغلش کنن ویا حتی بهش دست بزنن خوشش نمیاد .البته بعضی از آشناها هم هر چی سعی کردن هنوز از نظر شازده خانوم در ردیف افراد مجاز برای در آغوش گرفتن ایشون در نیومدن از میان همه آشناها و کسایی که آویسا باهاشون خوبه و عاشقانه نگاهش...